درمان اعتیاد


» گردآوری داستان کوتاه آموزنده_111

گردآوری داستان کوتاه آموزنده_111

 

 

 

 

 

كشاورزي قاطر پيري داشت. يك روز از بد حادثه قاطر درون چاه عميق و خشكي افتاد و با صداي بلند شروع به فرياد زدن كرد.

كشاورز با شنيدن صداي فرياد بر سر چاه آمد و ديد كه چه بلايي بر سر قاطر آمده است. چاه عميق بود و قاطر سنگين. او ميدانست بيرون آوردن قاطر از گودال اگر ناممكن نباشد بسيار سخت خواهد بود چون قاطر پير بود و چاه خشك، كشاورز تصميم گرفت كه حيوان را در همان چاه مدفون كند.

به اين ترتيب دو مشكل را حل مي‌كرد: قاطر پير را از درد و فلاكت نجات مي‌داد و چاه خشك را هم پر مي‌كرد. بنابراين همسايه‌ها را به كمك طلبيد.

بيل‌هاي پر از خاك يكي پس از ديگري بر سر قاطر ريخته مي‌شد. قاطر كه از اين مساله بسيار وحشت‌زده و عصباني بود ناگهان فكري به ذهنش رسيد.

هر بار كه آنها يك بيل خاك بر سرش مي‌ريختند، خود را تكاني مي داد و برمي‌خواست. اگر چه كاملا خسته و كثيف شده بود، اما زنده بود و با بالا آمدن خاك در چاه، او هم بالا ‌آمد و از ميان جمعيت به راه افتاد.

در تبديل تهديد به فرصت گاه از ضعيف‌ترين موجودات نيز مي‌توان الهام گرفت.

 


فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب




  لینک پرومکس   |   تهران وکیل   |   خرید آنتی ویروس   |   مشاور ایرانی در لندن   |   گردشگری ارم بلاگ   |   تور تفليس   |   فروش تجهیزات ویپ  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


اولین مرکز تخصصی درمان اعتیاد با شیوه ای کاملا جدید و تضمینی اولین مرکز تخصصی درمان اعتیاد با شیوه ای کاملا جدید و تضمینی مشاهده